شهادت در لباس غواصی/ بازگشت سرافرازانه از امالرصاص
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۶۴۳۵۷
خواهر شهید سیدسعید انوری میگوید: شب آخر همه دور هم بودیم و اصلاً خبری از رفتن او نداشتیم. آخر شب موقع خداحافظی از ما حلالیت طلبید و گفت که عازم جبهه برای شرکت در عملیات کربلای ۴ است. ما هم با او خداحافظی کردیم در حالی که نمیدانستیم این بار، رفتن او ۱۲ سال به طول میانجامد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، تحمل سرمای جانسوز زمستانهای فریدونشهر و بزرگ شدن سر سفره سیدکمال، پدری که در همه امور دینی و مذهبی و انقلابی سرآمد کل فامیل بود، انگار از شهید سیدسعید انوری، یک مرد عمل ساخته بود، مردی که سرانجام در کسوت یک غواص دلاور در گردان یونس از گردانهای خطشکن لشکر امام حسین (ع) در عملیات کربلای ۴ از آبهای جزیره امالرصاص به سوی آسمانها شتافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زهرالسادات انوری، در این گفتوگو روایتگر زندگی برادرش میشود، برادری که لباس شهادت برای قامت او دوخته شده بود.
راننده اتوبوس کل فامیل بود!روزهای کودکی ما در کوچهپسکوچههای فریدونشهر سپری شد. میان خرمی تابستانها و در میان سوز و برف سرمای زمستانهایش. پدرم سیدکمال از بزرگهای شهر بود و آوازه اعتقادات محکمش به دین و مذهب را همه اهالی شهر شنیده بودند. سیدسعید اولین فرزند و اولین پسر خانواده بود و به قول خودش راننده اتوبوس کل فامیل و برادر کوچکترم، شاگرد راننده او!
این را همیشه به مزاح میگفت، اما واقعیت هم همین بود. او از کودکی بزرگ ما بود؛ از رسیدگی به درس و مدرسه گرفته تا یاد دادن نماز و قرآن به ما در کنار پدر. پدر در دوران پیش از انقلاب مغازه پولک و نبات داشت که البته خودش درست میکرد. سیدسعید که از مدرسه بر میگشت دوچرخهاش را میگذاشت و با عجله به دکان پدر میرفت تا مبادا او دست تنها بماند و خسته شود. احترام و رعایت حال پدر و مادرم برای او اولویت بود، به همین خاطر میزان محبت آنها به سیدسعید خیلی بیشتر از بقیه بود.
تربیت خوب او در دامان پدرم باعث شده بود که او نیز بقیه فرزندان کوچکتر از خودش را در خانه خوب پرورش دهد. در درس هم ممتاز بود. کلاس ریاضی همیشه در خانه ما برپا بود. شاگردانی که در درسها ضعیف بودند، همیشه روی کمک سعید حساب میکردند.
پنهان شدن سه روزه از دست ساواکروزهای پر از حادثه انقلاب فرا رسیده بود. پدرم مردی به شدت انقلابی و مقید بود و سیدسعید هم به تبع این خصوصیت را از او فرا گرفته بود. روزهای انقلاب برای او به شعار نوشتن به در و دیوار شهر میگذشت و شبهایش به پنهان شدن در باغها و مکانهای دور از دسترس ساواک. گاهی سه شبانهروز از او بیخبر بودیم، او به خانه نمیآمد و تا مبادا مأموران شاه رد و نشانش را پیدا کنند.
انقلاب پیروز شد و سیدسعید در سال ۱۳۵۸ در دانشسرای تربیتمعلم اصفهان پذیرفته شد و به ادامه تحصیل در رشته ریاضیات پرداخت. پس از فارغالتحصیلی و در اولین سالهای خدمتش در کسوت یک معلم در مناطق محروم و دوردست شهر فریدونشهر به تعلیم و تربیت دانش آموزان این مناطق پرداخت. او تنها به آموزش ریاضیات بسنده نمیکرد و به تأمین مایحتاج شاگردانش از خوراک و پوشاک و دیگر نیازها تا حد توان، همت میگمارد. در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و دو فرزند پسر از او به یادگار ماند.
جنگ تحمیلی شروع شده بود و سیدسعید هم دل به رفتن داشت تا اینکه از طرف بسیج راهی جبهههای مقدم نبرد شد و پس از چندین ماه حضور پر ثمر در خطوط مقدم در عملیات والفجر مقدماتی به دلیل اصابت ترکش به چند نقطه از بدن، مجروح شد و به فریدونشهر بازگشت.
او پس از بهبودی نسبی در سال ۱۳۶۲ به سمت مسئول پشتیبانی جنگ اداره آموزشوپرورش فریدونشهر منصوب و در جهت ثبتنام، سازماندهی، آموزش و اعزام نیروهای داوطلب بسیجی و همچنین جمعآوری و ارسال کمکهای مردمی به جبههها فعالیتهای گستردهای انجام میداد.
مواظب بود حقوقی اضافه بر خدمتش دریافت نکنددر مدت حضورش در این سمت، خیلی به حقالناس اهمیت میداد. یک شب پسرش بسیار بیتابی کرده بود و او نتوانسته بود استراحت کند. فردای آن شب در اداره نیم ساعتی خوابش برده بود و زمانی که از خواب بیدار شد، فوری نیم ساعت مرخصی برای خودش رد کرده بود تا مبادا حقوقی اضافه بر خدمتش دریافت کرده باشد. یک موتور از اداره به او داده بودند، اما او هرگز از آن موتور استفاده شخصی نمیکرد. هیچگاه خانوادهاش را سوار آن موتور نمیکرد و اگر قصد رفتوآمد داشت، موتور پدر را قرض میگرفت.
در شبهای جمعه سرد زمستان به اتفاق خانواده تنها چراغ علاءالدینی را که در منزل داشتیم، بر میداشت و خانوادگی برای نماز و دعای کمیل به مسجد محل میرفتیم. در راه بازگشت همیشه سرش پایین بود و به ما هم توصیه میکرد به دلیل اشراف مسیر بر خانههای اهالی نگاهمان را بالا نبریم تا مبادا چشممان بدون اجازه به خانه مردم بیافتد.
اعزامی که ۱۲ سال طول کشید
دفعه چهارم بود که سیدسعید عازم جبهه میشد. این بار در لباس یکی از غواصان گردان یونس از گردانهای خط شکن لشکر امام حسین (ع). شب آخر همه دور هم بودیم و اصلاً خبری از رفتن او نداشتیم. آخر شب موقع خداحافظی از ما حلالیت طلبید و گفت که عازم جبهه برای شرکت در عملیات کربلای ۴ است. ما هم با او خداحافظی کردیم در حالی که نمیدانستیم این بار رفتن او ۱۲ سال به طول میانجامد.
عملیات کربلای ۴ با شهادت بسیاری از غواصان خطشکن و مقاوم ایرانی همراه بود و این آغاز مفقودالاثری سیدسعید بود.
پدر با جای خالی سعید کنار نیامدمادرم با رفتن سعید کنار آمد، اما پدرم با تمام ایمانی که داشت، امیدوار به بازگشت او بود. لباسهای سعید را گوشهای آویزان کرده بود و هر روز قبل از بیرون رفتن از خانه آنها را لمس میکرد. عیدهای نوروز تنها قاب عکسی را که از او داشتیم، از مغازه به خانه میآورد و میگفت: دلم میخواهد اولین کسی که سال نو به خانهام میآید، پسرم سعید باشد!!
با ورود آزادگان به خاک میهن چند تن از همرزمان او به شهرمان برگشتند و بارقههای امید در دلمان روشن شد. حتی پدر برای ورود او و پذیرایی از میهمانان گوسفند و برنج تهیه کرد، اما خبری از او نشد. انتظار ما برای بازگشت سعید تقریباً ۱۲ ساله شده بود که خبر بازگشت پیکرش به ما رسید. او به فریدونشهر بازگشت و در گلستان شهدا و کنار دیگر شهدای این شهر آرام گرفت.
پدرم تا سالهای پایانی عمرش هر ماه با حقوقی که از بنیاد شهید دریافت میکرد، بستههای معیشتی تهیه و به نیابت از فرزند شهیدش، بین خانوادههای نیازمند شهرمان توزیع میکرد، این اواخر که سرطان معده او را بیرمق و رنجور کرده بود، این کار خیر را با کمک یک راننده تاکسی انجام میداد و گاهی که دیگر نمیتوانست خودش برود، او که آدرسها را بلد بود، خودش آنها را توزیع میکرد.
وصیتنامه زیبایی از برادرم به یادگار مانده است: «آری چه زیباست در صف منتظران نشستن و عارفانه چشم به در دوختن تا باز شدن درو جلوه حق را دیدن، چه زیباست لحظه ملاقات با معشوق و فریاد ملائک که «یا ایّتها النفس المطمئنه الرجعی إلی ربّک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»
برادران فرهنگی مبادا با وابستگی به دنیا رسالت پیامبرگونه خود را از یاد ببرید شاگردانتان را با عملتان درس بدهید تا مثمر ثمر باشد و اگر نمیتوانید معلّم خوبی باشید و این رسالت بزرگ را بر دوش بکشید شما را به خون شهدا سوگند میدهم این مسئولیت را به دیگران بسپارید تا فرهنگ اسلامیان رشد کند و اگر فرهنگ اسلامی رشد کرد، جایی برای فرهنگ استعماری نمیماند.»
کد خبر 671880منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس عملیات کربلای ۴ لشکر 14 امام حسین ع جزیره ام الرصاص فریدونشهر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق عملیات کربلای ۴ فریدون شهر تا مبادا رفتن او ۱۲ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۶۴۳۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه آزاد سمنان میزبان نخستین مسابقه ملی «طراحی و دوخت»
مهدی منصوری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان سمنان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا از برگزاری نخستین دوره مسابقات ملی طراحی و دوخت با محور «لباس فرم مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه» در دانشکده مهارت و کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان (کارستان) در اردیبهشت و خردادماه سال جاری خبر داد.
وی اضافه کرد: همواره در طول تاریخ لباس بیانگر فرهنگ، قومیت، سنت، شخصیت و موقعیت اجتماعی افراد بوده، به همین دلیل ارزش و اهمیت بسیاری داشته و امروزه طراحی لباس یک صنعت جهانی است و در بسیاری از کشورهای بزرگ و پیشرفته بهعنوان یک تخصص برجسته شناخته میشود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان سمنان، اهداف برگزاری این مسابقه را جهتدهی فعالیتهای پژوهشی و دانشگاهی در راستای اهداف صنعت کشور، بهکارگیری آموختههای تئوری دانشجویان رشته طراحی لباس در تولید، یکسانسازی لباس مقطع ابتدایی در سراسر کشور و ایجاد زمینههای همکاری و بسترسازی برای نمایش توانمندیهای طراحان برای ورود به صنعت و تولید انبوه اعلام کرد.
منصوری، تشویق، ترغیب و حمایت از طراحان برای ارائه ایدهها و طرحهای ایرانی، فراهم آوردن زمینه مناسب برای کشف و بروز استعدادهای خلّاق در زمینه پوشاک، دوخت، نساجی، بافت پارچه و معرفی صنایع فرهنگی و ایرانی حوزه مد و لباس برای مخاطبان و جامعه و ارائه الگوهای ملی، اسلامی و زیبا به خانوادهها را از دیگر اهداف برگزاری این مسابقه دانست.
وی تشریح کرد: این مسابقه با همکاری معاونت علوم تربیتی و مهارتی دانشگاه آزاد اسلامی، ادارهکل آموزش و پرورش، ادارهکل آموزش فنی و حرفهای، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، ادارهکل صنعت، معدن وتجارت (صمت)، انجمن نساجی استان سمنان، شرکت نساجی کویر سمنان و شهرداری مهدیشهر برگزار میشود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان سمنان با بیان اینکه شرکت در این مسابقات برای عموم رایگان و آزاد است، افزود: دانشکده مهارت و کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی مسابقات ملی صنعت پوشاک در بخش طراحی و تولید لباس با محور لباس فرم مدارس در مقطع ابتدایی را در دو بخش تحصیلی و آزاد برگزار میکند.
منصوری تأکید کرد: امیدواریم با برگزاری این مسابقات و انتخاب طرحهای برتر و معرفی افراد مستعد به بخش صنعت پوشاک کشور، گامی مهم در هدایت استعدادهای بالقوه جوانان ایران برداشته شود و صنعت پوشاک کشور با علم، مهارت و هنر به مسیر پیشرفت خود ادامه دهد.
به گزارش آنا، بر این اساس زمانبندی مهلت ثبتنام و ارسال آثار به دبیرخانه مسابقه ۱۰ تا ۱۸ اردیبهشتماه است و نمایشگاه آثار منتخب از ۵ تا ۶ خردادماه ۱۴۰۳ برگزار میشود.
دبیرخانه این مسابقه در دانشکده مهارت و کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان مستقر است و علاقهمندان بهمنظور کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به آدرس اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی مسابقه (semnan.iau.ir) مراجعه کنند.
انتهای پیام/